مداحی ای که به شام سیاه مهتابی(شور)

هفتگی شهریور 1392

هیئت بین الحرمین



متن


ای که به شام سیاه مهتابی

شب من پر شده از بی خوابی

منو کربلا نبردی آقا

کجا رفت نوکری و اربابی

نمیگم قصه مون آخرهاشه

چقدر در بزنم در واشه

من ازت یه کربلا میخوامو

تو بهم حرم نمیدی باشه

باشه لال میشم از این شیون و شین

من کجا و صحن شاه عالمین

منم و خواب زیارتت آقا

منم و خوابهای بین الحرمین

آقام آقام،آقام آقام یا حسین(ع)

 

نمیگم که نوکر دربارم

خودمم خوب میدونم سربارم

ولی به ذلف سیاهت سوگند

که محاله دست ازت بردارم

تا شدم از غم تو بیخونه

همه گفتن که شده دیونه

یا حسین ملامتش با مردم

که فقط یه خوب و بد می مونه

آره من یه عمره غم پرورتم

ولی آقا من عبد* دخترم

پدر و مادرمم میدم برات

دیگه من چیکار کنم نوکرتم

آقام آقام،آقام آقام یا حسین(ع)

 

بی تو شادی جهان جز غم نیست

رنج جنت ز جهنم کم نیست

هر که در عالم امکان خود را

عبد*کوی تو نخواند آدم نیست

میزنم طعنه که هستم کافر

چون به درگاه تو هستم شاکر

بعد مرگم منو محشورم کن

با رسول ترک و سید ذاکر

تو دلها عشقتو ساکن میکنی

کار نا ممکنو ممکن میکنی

چی بگم از کرمت وقتی حسین

علی گندابی رو مومن میکنی

آقام آقام،آقام آقام یا حسین(ع)

 

*اصلی:سگ